مَن اَخَذ َ دینَه من افواهِ الرّجال اَزالتهُ الرجال و من اخذ دینه مِنَ الکتاب و السُنّه زالت الجبال ولم یزل
کسی که دینش را از دهان مردم بگیرد، مردم دینش را از او می گیرند و کسی که دینش را از کتاب و سنت بگیرد دین او پابرجاست، هرچند کوه ها نابود شوند.
مَن اَخَذ َ دینَه من افواهِ الرّجال اَزالتهُ الرجال و من اخذ دینه مِنَ الکتاب و السُنّه زالت الجبال ولم یزل
کسی که دینش را از دهان مردم بگیرد، مردم دینش را از او می گیرند و کسی که دینش را از کتاب و سنت بگیرد دین او پابرجاست، هرچند کوه ها نابود شوند.

علت نسبت دادن آیه مباهله به علی(ع)
تاکنون همگان درباره اینکه امیر مؤمنان علی(ع) بیشترین اطاعت و تبعیت را از رسول اکرم(ص) داشتند شهادت میدهند پس این آیه که میفرماید «فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی؛ پس هر که از من پیروى کند بى گمان او از من است»، منافاتی با مفاد آیه مباهله ندارد.
در روز عید غدیر که در آن پیامبر اکرم(ص) پس از اینکه به امر خداوند متعال امیرالمؤمنین(ع) را به صورت علنی به امامت منصوب کردند، در بخشی از خطبه فرمودند:
قرآن میفرماید:
فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ (1)
علماء نصارای نجران که نزدیک مدینه بودند، نزد پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) آمدند و گفتگو کردند. ولی سخنان پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) در علمای نصارای نجران اثر بخش نبود. بنا شد با یکدیگر مباهله کنند. یعنی نصارای نجران و پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) عزیزترین افرادشان را بیاورند و با هم مباهله کنند. یعنی بگویند:

امام رضا(ع) این آیه شریفه (ایه مباهله) را از جهت دلالت بر امامت امیرالمومنین(علیهالسلام) بهترین و روشنترین آیه در قرآن دانستهاند و با استناد به این آیه و عمل رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) پس از نزول آن، ثابت میکنند که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) پس از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) بافضیلتترین انسان روی زمین است.
سیّد مرتضى(رحمهالله) مىگوید:

به دنبال امتناع على علیه السلام از بیعت با ابوبکر، میان آن حضرت و ابوبکر بحث و گفتگویى درگرفت. ابوبکر با تمسک به حدیثى از رسول خدا درصدد توجیه کار خویش بود و در مقابل على علیه السلام با او احتجاج مى کرد و از او در مورد شایستگی هاى خود اعتراف مى گرفت و شبیه همین احتجاج را آن حضرت با اصحاب شورى بعد از مرگ عمر نیز داشت. هر دو حدیث به حدیث منا شده معروف است و در هر دو جا آن حضرت به واقعه مباهله و همراهى خود و همسر و دو فرزندش با رسول خدا اشاره مى کند و آنها سخن او را تأیید مى کنند.

وقتی از « خلیل بن احمد »درباره فضائل علی(ع) پرسش شد،گفت:
کیف اصف رجلاً کتم اعادیه محاسنه و حسداً و احبّائه خوفاً و ما بین الکلمتین ملأالخائفین؛ (1)
چگونه میتوانم مردی را توصیف کنم که دشمنانش از روی حسادت و دوستانش از ترس(دشمنان)محاسن او را پنهان نمودند، در بین این دو رفتار شرق و غرب عالم محامدش را فراگرفته است.
ابن عباس میگوید پیامبر اکرم(ص) فرمود:

عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ فِی الْمُحَرَّمِ لَیْلَهً وَ هِیَ أَوَّلُ لَیْلَهٍ مِنْهُ، مَنْ صَلَّى فِیهَا رَکْعَتَیْنِ یَقْرَأُ فِیهَا سُورَهَ الْحَمْدِ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ إِحْدَى عَشْرَهَ مَرَّهً وَ صَامَ صَبِیحَتَهَا، وَ هُوَ أَوَّلُ یَوْمٍ مِنَ السَّنَهِ، فَهُوَ کَمَنْ یَدُومُ عَلَى الْخَیْرِ سَنَتَهُ، وَ لَا یَزَالُ مَحْفُوظاً مِنَ السَّنَهِ إِلَى قَابِلٍ، فَإِنْ مَاتَ قَبْلَ ذَلِکَ صَارَ إِلَى الْجَنَّهِ.(1)
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود:

اعتقاد به اینکه خلافت ونبوت در یک خاندان جمع نمی شود!
که این خلاف سخن قرآن است چون عهد ولایت را در خاندان ابراهیم(ع) به شرط عدم ظلم قرار داده بود.پس این سخن کاملا غلط است.
وصول عهد امامت به فرزندان عادل حضرت ابراهیم (ع)

نبوت پیامبر
من حجت خدا بر همه ى مخلوقاتِ او از اهل آسمان و زمین هستم. هر کس در این مطلب شک کند کافر است. (3)
هر کس در چیزى از کلامِ من شک کند در همه ى آن شک کرده است، و شک کننده در گفتار من در آتش است.(3)
به امر پروردگار کلام من تغییر پذیر نیست. (4)
پیامبران و مرسلین گذشته به من بشارت داده اند.(3)
هیچ علمى نیست مگر آنکه خداوند آن را به من آموخته است. (3)

در سیزدهم ذی الحجه خداوند برای مومنین امیر و امام انتخاب نمود و جبرئیل نازل شد و به حضرت علی این گونه سلام کرد: "السلام علیک یا امیرالمومنین" (1)
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: این جبرئیل است که از سوی خداوند تحقق انچه به من وعده داده شده بود را آورده است.
بعد پیامبر به اصحاب فرمودند که به حضرت علی (ع) با عنوان امیرالمومنین سلام کنند, برخی با رغبت و برخی با اکراه سلام کردند.

هر پیامبری از پیامبران الهی که اجل خود را نزدیک می دید با فرمان الهی وادیع الهی را به وصی خود منتقل می نمود و آنها را تحویل حجت بعد از خود می داد؛ و این خود از علائم و نشانه های قطعی وصایت و خلافت کسی است که ودایع به او سپرده شده است. (بحارالانوار ج 28 ص96)
در حجه البلاغ، پیامبر اکرم نیز بعد از مراسم حج در اخرین روزی که در مکه بودند به امر خداوند تمام میراث پیامبران گذشته را به امیرالمومنین تحویل دادند، و این میراث بعد از امیرالمومنین به امام حسن و سپس به امام حسین رسید و اکنون نزد امام زمان عج است.

چرا پیامبر اسلام(ص) مسئله ولایت و خلافت حضرت علی(ع) را در بازگشت از «حجة الوداع» و در آن شرایط سخت، در محل «غدیر خم» مطرح فرمودند؟

جالبترین آیهای که خود بزرگان اهل سنت، آن را قویترین و با فضیلتترین و مهمترین آیه در حق امیرالمؤمنین (علیه السلام) و حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) و حسنین (علیهما السلام) میدانند، آیه مباهله است:
فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ (1)
و زمخشری میگوید:

1)نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
کفی و کف علی فی العدل سواه.
دست من و دست علی، در گسترش عدالت یکسان هست.(1)
یعنی همان آیه مباهلهای که حضرت علی (علیه السلام) را نفس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در تمام فضائل، جز نبوت شمرده است، این هم یکی از مصادیق آنهاست.
2)ابن عساکر و سیوطی از ابن عباس نقل میکنند که میگوید:
